چگونه می توانیم از زندگی روزمره نجات پیدا کنیم؟ چرا اینقدر روزهای ما مثل هم شده و کمتر تغییری در آنهادیده نمی شود؟ چگونه می توانیم خانواده ای سر زنده و شاد داشته باشیم؟ چه کنیم که فرزندان ما، همواره بهترین باشند؟ این پرسشها و دهها پرسش دیگر از این جنس، همواره در ذهن ما وجود دارند، ولی نمی توانیم به پاسخ مناسبی برای آنها برسیم و احساس ناتوانی می کنیم! شاید مهمترین دلیل این احساس، نوع آموزش ما باشد که با نیازهای امروز ما، همخوانی ندارد.
از سوی دیگر زمینه های یادگیری مهارتهای پزشکی آنقدر گسترده است که گاهی فراموش می کنیم که در عصری از تمدن بشری زندگی میکنیم که مهمترین ویژگیهای آن، تغییر دائمی، غافلگیری و پیچیدگی است و همواره، روزانه با مسائل و مشکلاتی مواجه می شویم که با دانش و مهارتهایی که داریم، قادر به حل صحیح آنها نیستیم. عصر دانش و ارتباطات که از حدود دهه 60 میلادی آغاز گردیده، به انسانهایی هوشمندتر، آگاهتر و توانمندتر نیاز دارد و افرادی در آن موفق خواهند بود که برای رویارویی با ایده های جدید و چالشهای پیچیده، دانش و مهارت لازم را داشته باشند.
اولین مهارت پایه ای عصر دانش و ارتباطات، داشتن تفکر مخترعانه (تفکر تاسیسی) است، یعنی اینکه افراد بتوانند همچون مخترعان و کارآفرینان فکر کنند و قابلیت سازگاری با پیچیدگی ها و مدیریت بر آنها را داشته و بتوانند بدون اتکا به دیگران، اهداف بلند مدت خود را مشخص کنند. همچنین پرورش و جهت دهی به حس کنجکاوی ( به گونه ای که موجب پژوهش شود) اهمیت ویژه ای دارد. علاوه بر آن، وجود خلاقیت (قدرت ابتکار و قابلیت خطر پذیری بالا) نقش مهمی در تفکر مخترعانه دارد.
دومین مهارت پایه که مورد نیاز تمامی افراد است، آگاهی دقیق و کاربرد «روش علمی» است. روش علمی یعنی اینکه برای بررسی هر مساله، ابتدا باید مساله را تعریف نموده، فرضیه مناسب را تهیه کرده، فرضیه را به روش دقیق آزموده و سپس نتیجه گیری نماییم. با آموختن و به کار بردن روش علمی، تنها مطالبی مورد قبول افراد خواهند بود که از قانون علیت تبعیت کرده و دور از مسائل خرافی و غیر منطقی باشند.
سومین مهارت، داشتن ارتباطات اثربخش است. ارتباطات اثر بخش، یعنی توانایی مشارکت در فعالیتهای گروهی، مهارتهای ارتباط بین فردی، مسئولیت پذیری شخصی و اجتماعی و مدنی، و توانایی ایجاد ارتباط در زمان مناسب و به وسیله مناسب می باشد.
چهارمین مهارت لازم در عصر دانش و ارتباطات ، داشتن بهره وری بالا است؛ یعنی اینکه افراد بتوانند در هر یک از کارهایی که انجام می دهند، بیشترین بازدهی را داشته باشند . برای داشتن بهره وری بالا، لازم است که افراد بتوانند اولویت بندی، برنامه ریزی و مدیریت مناسب داشته و همچنین قادر باشند از ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری، استفاده اثربخش نمایند و همچنین توانایی تولید محصولات مناسب و با کیفیت بالا را نیز داشته باشند.
پنجمین مهارت ، دانستن سوادهای عصر دیجیتال است. اکثر ما تنها سواد را محدود به سواد خواندن و نوشتن و سواد آکادمیک می دانیم، در حالیکه افراد موفق در عصر دانش و ارتباطات، به سوادهای مختلفی نیاز دارند. فرد باسواد در عصر دانش و ارتباطات، کسی است که وقتی مطلبی را مطالعه می کند، بتواند دیدگاههای مطرح شده در آن مطلب را نقد کرده، اشکالات آن را یافته و تاثیرات آن بر اجتماع را پیش بینی کند. در این عصر، علاوه بر سواد پایه و سواد آکادمیک، نیاز به داشتن سواد اقتصادی ( آگاهی از مسائل کاربردی علم اقتصاد)، سواد فناوری (استفاده با بهره وری بالا از فناوری و هدایت دیگران برای استفاده صحیح از آن)، سواد تجسمی ( توانایی درک و پردازش تصاویر و همچنین طراحی اینفوگرافی)، سواد اطلاعاتی ( توانایی یافتن و تحلیل اطلاعات مورد نیاز) و نهایتا سواد فرهنگی ( درک وپذیرش فرهنگ کشور و آشنایی با فرهنگ سایر ملل و درک تفاوتهای بین فرهنگی) می باشد.
به کمک آموختن این مهارتها، که به عنوان ابزارهایی برای موفقیت شغلی و خانوادگی در عصر دانش و ارتباطات به شمار می روند، می توان امید داشت که بتوانیم به خود شکوفایی برسیم.
دکتر مسعود شهابیان elmpajooh@yahoo.com
مسئول کارگروه پژوهش انجمن پزشکان عمومی مشهد
آخرین دیدگاهها